شهدا سال 59 -زندگینامه شهید محمد تواضع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
سخن از بزرگمردی است متواضع که در رسیدن به دیدار دوست، عاشقانه جان خود را هدیه آستان معشوق نمود. هنگامیکه عطر دلانگیز گلهای بهاری و چهچه قناریها، آمدن بهار را نوید میدادند، در کوچه پس کوچههای نیریز ـ10/1/1331ـ در خانوادهای مذهبی و زحمتکش، کودکی بدنیا آمد که پدرش آقا رجبعلی، نامش را محمد نهاد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه فرهنگ اسلامی شروع و با موفقیت به پایان رسانید. برای ادامه تحصیل وارد دبیرستان شعله نیریزی شد، اما با...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
سخن از بزرگمردی است متواضع که در رسیدن به دیدار دوست، عاشقانه جان خود را هدیه آستان معشوق نمود. هنگامیکه عطر دلانگیز گلهای بهاری و چهچه قناریها، آمدن بهار را نوید میدادند، در کوچه پس کوچههای نیریز ـ10/1/1331ـ در خانوادهای مذهبی و زحمتکش، کودکی بدنیا آمد که پدرش آقا رجبعلی، نامش را محمد نهاد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه فرهنگ اسلامی شروع و با موفقیت به پایان رسانید. برای ادامه تحصیل وارد دبیرستان شعله نیریزی شد، اما با...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علی اکبر مولازاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر مولازاده »
چشمان منتظر، ماه مبارک رمضان سال ۱۳۴۹ در خانواده متدین مولا زاده در انتظار رسیدن مسافری بودند که بر سفره افطار آنها طلوع کند و محیط کوچک خانه را رونقی نو بخشد. علیاکبر، از راه رسید و در کنار خانواده عشق به ولایت و ائمه اطهار (ع) را بهخوبی فراگرفت. از همان سنین کودکی هوش سرشار و برجستگی فوقالعاده خود را در زمینههای متعدد نشان داد، بطوریکه زبانزد اقوام شد. در خانه او را بانام زیبای جواد نیز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر مولازاده »
چشمان منتظر، ماه مبارک رمضان سال ۱۳۴۹ در خانواده متدین مولا زاده در انتظار رسیدن مسافری بودند که بر سفره افطار آنها طلوع کند و محیط کوچک خانه را رونقی نو بخشد. علیاکبر، از راه رسید و در کنار خانواده عشق به ولایت و ائمه اطهار (ع) را بهخوبی فراگرفت. از همان سنین کودکی هوش سرشار و برجستگی فوقالعاده خود را در زمینههای متعدد نشان داد، بطوریکه زبانزد اقوام شد. در خانه او را بانام زیبای جواد نیز...
شهدا سال ۶۷ -نامه شهید هادی رنجبر به محمد بناکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حضور محترم همسنگری خودم و همکلاسی و برادرم آقای محمد بناکار سلام عرض میکنم. ضمن سلام خدمت همکلاسی خودم، سلامتی شمارا از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که همیشه مثل گلهای بهاری شاد و خرم بوده و هیچ کسالتی نداشته باشید. حال اگر میخواهید از حال من باخبر شوید، حال من خوب است. راستی! حال شما که انشاءالله خوب است. همینطور دوستان دیگر و حمید آبدارنده و محمد خیزاب و حسین فتاحی و دیگر بچههای کوچه و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حضور محترم همسنگری خودم و همکلاسی و برادرم آقای محمد بناکار سلام عرض میکنم. ضمن سلام خدمت همکلاسی خودم، سلامتی شمارا از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که همیشه مثل گلهای بهاری شاد و خرم بوده و هیچ کسالتی نداشته باشید. حال اگر میخواهید از حال من باخبر شوید، حال من خوب است. راستی! حال شما که انشاءالله خوب است. همینطور دوستان دیگر و حمید آبدارنده و محمد خیزاب و حسین فتاحی و دیگر بچههای کوچه و...
زندگینامه جانباز ناصر خداپناه
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
ناصر خداپناه فرزند محمد، در تاریخ 1/10/1343 در خانوادهای ساده و مذهبی و زحمتکش در شهر نیریز متولد شد. دوره ابتدایی را در دبستان بختگان و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی مسعود بزرگی گذراند. سپس ترک تحصیل نمود و به کار آزاد پرداخت. زمانیکه دوران اعزام به خدمت مقدس سربازی فرا رسید. برای گذراندن خدمت سربازی، به ارتش جمهوری اسلامی ایران پیوست و پس از طی دوره آموزشی راهی جبهههای نبرد حق علیه باطل شد. در جبهه...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
ناصر خداپناه فرزند محمد، در تاریخ 1/10/1343 در خانوادهای ساده و مذهبی و زحمتکش در شهر نیریز متولد شد. دوره ابتدایی را در دبستان بختگان و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی مسعود بزرگی گذراند. سپس ترک تحصیل نمود و به کار آزاد پرداخت. زمانیکه دوران اعزام به خدمت مقدس سربازی فرا رسید. برای گذراندن خدمت سربازی، به ارتش جمهوری اسلامی ایران پیوست و پس از طی دوره آموزشی راهی جبهههای نبرد حق علیه باطل شد. در جبهه...
زندگینامه جانباز احمد کاغذ دست
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
احمد کاغذ دست فرزند محمد حسن، در تاریخ 20/9/1345 در خانوادهای ساده و مذهبی در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی و سال اول دبیرستان را در دبیرستان شهید بهشتی به پایان رساند. برای شرکت در جنگ تحمیلی و دفاع از مرزهای کشور اسلامی، درس و مدرسه را رها نموده و تا سال 1365 که شدیدا" مجروح گردید مداوما" در جبههها...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
احمد کاغذ دست فرزند محمد حسن، در تاریخ 20/9/1345 در خانوادهای ساده و مذهبی در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی و سال اول دبیرستان را در دبیرستان شهید بهشتی به پایان رساند. برای شرکت در جنگ تحمیلی و دفاع از مرزهای کشور اسلامی، درس و مدرسه را رها نموده و تا سال 1365 که شدیدا" مجروح گردید مداوما" در جبههها...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید فریدون نقی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید فریدون نقی زاده »
در پنجم مرداد ماه سال 1344 در شهرستان نیریز، بخش آباده طشک، در روستای طشک، میان خانوادهای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران شیرین و زیبای کودکی را در کنار خانواده پشت سر گذاشت و در سال 1350 به مدرسه رفت. در دبستان حکمت روستای طشک، مشغول تحصیل شد. در مدرسه شاگرد بسیار مؤدب، با انضباط، خوشبرخورد و خندهرو بود. ضعف مالی خانواده باعث شد تا از ادامه تحصیل خودداری کند و در کنار پدر مشغول...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید فریدون نقی زاده »
در پنجم مرداد ماه سال 1344 در شهرستان نیریز، بخش آباده طشک، در روستای طشک، میان خانوادهای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران شیرین و زیبای کودکی را در کنار خانواده پشت سر گذاشت و در سال 1350 به مدرسه رفت. در دبستان حکمت روستای طشک، مشغول تحصیل شد. در مدرسه شاگرد بسیار مؤدب، با انضباط، خوشبرخورد و خندهرو بود. ضعف مالی خانواده باعث شد تا از ادامه تحصیل خودداری کند و در کنار پدر مشغول...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید ادهم توکل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد ادهم توکل »
معشوق به کدامین غمزه مستانه پیمانه او را پر ساخت که جز طریق عشق نپیمود و به دیاری جز کوی دوست پر نکشید. دومین کبوتر خونین بال خانواده متدین و متعهد توکل، در شهرستان نیریز کسی جز ادهم نبود که ۱۳۴۴/۶/۲۰ پا به عرصه حیات گذاشت و دوران کودکی را در دامن پاک مادر و آغوش گرم پدر آغاز کرد. کمکم آماده فراگیری دانش شد و در دبستان فرهنگ دوره ابتدایی را به پایان برد. سپس دوره راهنمایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد ادهم توکل »
معشوق به کدامین غمزه مستانه پیمانه او را پر ساخت که جز طریق عشق نپیمود و به دیاری جز کوی دوست پر نکشید. دومین کبوتر خونین بال خانواده متدین و متعهد توکل، در شهرستان نیریز کسی جز ادهم نبود که ۱۳۴۴/۶/۲۰ پا به عرصه حیات گذاشت و دوران کودکی را در دامن پاک مادر و آغوش گرم پدر آغاز کرد. کمکم آماده فراگیری دانش شد و در دبستان فرهنگ دوره ابتدایی را به پایان برد. سپس دوره راهنمایی...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید فرهنگ زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد فرهنگ زردشت »
حدیث لالهای است که دل دریایی داشت و از آتش فراق سینهای سوزان. در پی وصل بود و در سر هوای رفتن داشت. فرهنگ، ۱۳۴۶/۱۰/۱۵ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. در کودکی چابک بود و زرنگ. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی شهرستان نیریز گذراند. برای ادامه تحصیل به هنرستان شهید باهنر رفت و با موفقیت مدرک پایان دوره متوسطه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد فرهنگ زردشت »
حدیث لالهای است که دل دریایی داشت و از آتش فراق سینهای سوزان. در پی وصل بود و در سر هوای رفتن داشت. فرهنگ، ۱۳۴۶/۱۰/۱۵ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. در کودکی چابک بود و زرنگ. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی شهرستان نیریز گذراند. برای ادامه تحصیل به هنرستان شهید باهنر رفت و با موفقیت مدرک پایان دوره متوسطه...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید اکبر ربیعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اکبر ربيعي »
مادر با شنیدن روضه علیاکبر حسین (ع) با خود عهد کرد که اگر خداوند فرزند پسری به وی عطا کرد، او را به عشق شبیه پیامبر (ص) «اکبر» بنامد. ۱۳۴۹/۲/۲۰ آرزوی او به تحقق پیوست و دستهگل زیبای الهی همراه با شکوفایی گلهای محمدی به خانواده متدین و مسلمان ربیعی در شهرستان نیریز عطا شد. باجان و دل پذیرای وجودش شدند و در تربیت او به آداب اسلامی نهایت کوشش خود را صرف کردند. برای آموختن فنون زندگی به دبستان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اکبر ربيعي »
مادر با شنیدن روضه علیاکبر حسین (ع) با خود عهد کرد که اگر خداوند فرزند پسری به وی عطا کرد، او را به عشق شبیه پیامبر (ص) «اکبر» بنامد. ۱۳۴۹/۲/۲۰ آرزوی او به تحقق پیوست و دستهگل زیبای الهی همراه با شکوفایی گلهای محمدی به خانواده متدین و مسلمان ربیعی در شهرستان نیریز عطا شد. باجان و دل پذیرای وجودش شدند و در تربیت او به آداب اسلامی نهایت کوشش خود را صرف کردند. برای آموختن فنون زندگی به دبستان...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید جمعه بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد جمعه بيگي »
پروانهسان در طواف شمع عشق بالهایش سوخته و خاکستر شده بود ولی از سوختن پروایی نداشت و در راه وصال از آتش هراسی به خود راه نمیداد. غنچه وجود شهید جمعه بیگی، در تاریخ 10/5/1341 در روستای بسترم، از توابع شهرستان نی ریز، در خانوادهای با ایمان و مذهبی شکوفا شد. دوران طفولیت را در دامن طبیعت و در محیط آرام خانه سپری میکرد. هفت ساله که شد برای فراگرفتن الفبای زیستن، در دبستان برزگران بسترم ثبتنام و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد جمعه بيگي »
پروانهسان در طواف شمع عشق بالهایش سوخته و خاکستر شده بود ولی از سوختن پروایی نداشت و در راه وصال از آتش هراسی به خود راه نمیداد. غنچه وجود شهید جمعه بیگی، در تاریخ 10/5/1341 در روستای بسترم، از توابع شهرستان نی ریز، در خانوادهای با ایمان و مذهبی شکوفا شد. دوران طفولیت را در دامن طبیعت و در محیط آرام خانه سپری میکرد. هفت ساله که شد برای فراگرفتن الفبای زیستن، در دبستان برزگران بسترم ثبتنام و...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20
21
22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 بعدي